محققان مدیریت ژاپنی؛ نوناکا و تاکوچی تأثیر بسیاری بر مباحـث مـدیریت دانـش داشتهاند. مفهوم دانش پنهان و دانش آشکار توسط نوناکا برای طرحریـزی نظریـه یادگیری سازمانی طبقهبندی شده است. در این تقسیمبندی، با توجه بـه همگرایـی بـین شکلهای پنهان و آشکار دانش، آنان مدلی را پایهگذاری کردهاند کـه بـه نـام خودشـان معروف شده است.
محققان مدیریت ژاپنی «نوناکو» و «تاکوچی» تأثیر بسیاری بر مباحـث مـدیریت دانـش داشتهاند. مفهوم «دانش پنهان» و «دانش آشکار» توسط «نوناکا» برای طرحریـزی نظریـه یادگیری سازمانی طبقهبندیشده است. در این تقسیمبندی، با توجه بـه همگرایـی بـین شکلهای پنهان و آشکار دانش، آنان مدلی را پایهگذاری کردهاند کـه بـه نـام خودشـان معروف شده است. این مدل برخلاف مدلهای پیشین، تمرکز خود را بر دو نوع دانش «آشـکار» و «پنهـان» مبذول داشته، به نحوه تبدیل آنها به یکدیگر و نیز چگونگی ایجاد آن در تمامی سـطوح سازمانی (سطح: فردی، گروهی و سازمانی) توجه دارد. در این مدل پویا، نحوه اسـتفاده و تبدیل این دو دانش و چگونگی مدیریت دانش در ایـن زمینـه، بهصورت حرکـت مارپیچی (حلزونی) مطابق تصویر، فرایندی مستمر، فرض شده است.
مدل حلزونی دانش نوناکو و تاکوچی
همچنین در تفکر مذکور، فرض بر این است که تنهـا افـراد، بـه وجـود آورنـده دانـش هستند. بنابراین، فرایند تولید دانش سازمانی، میبایست بهعنوان فرایند مستمری باشـد که در آن، دانش ایجادشده توسط افراد، بهطور سازماندهی شدهای، تقویت و هـدایت شود.
برپایه مدل نوناکا و تاکوچی، مراحل زیر باید برای انتقال (تبدیل) این دو نوع از دانـش، در سطوح گوناگون سازمان انجام شوند:
۱. اجتماعی نمودن (پنهان به پنهان): انتقال دانش نامشهود یک فردبهفرد دیگر، (نحـوه رفع مشکل برنامه- طراحی بهصورت غیرمعمول). برای انجام مـؤثر ایـن فراینـد، بایـد میان افراد، فرهنگ مـشترک و توانـایی کـار گروهـی ایجـاد شـود که با استفاده از نظریههای اجتماعی و همکاری میسر میشود. نشست گروهی که تجربیات را توضیح داده، درباره آن بحث مـیکنـد، فعـالیتی اسـت عـادی کـه در آن اشتراک دانش پنهان، میتواند رخ دهد.
۲. خارجی کردن (بیرونی سازی) (نهان به آشـکار): تبـدیل دانـش نامـشهود بـه دانـش مشهود. در این حالت، فرد میتواند، دانش خود را در قالب مطالـب مـنظم (سـمینار-کارگاه آموزشی) به دیگران ارائه دهد. گفتگوهای میان اعضای یک گروه، در پاسخ بـه پرسشها یا برداشت از رخدادها، ازجمله فعالیتهای معمولی هستند کـه ایـن نـوع از تبدیل در آنها رخ میدهد.
۳. پیوند و اتصال برقرار کردن (آشکار به آشکار): در این مرحله، حرکت، از دانش آشکار فردی، به سمت دانش آشکار گروهی و ذخیرهسازی آن صورت میپذیرد و با توجه به استفاده از دانش موجود، امکان حل مسائل از طریق گـروه فراهمشده، بـه دنبـال آن دانش، توسعه مییابد.
۴. درونی سازی (آشکار به نهان): در این مرحله، دانش آشکار بهدستآمده در سـازمان، نهادینه میشود. همچنین گذراندن این مرحله برای افراد، آفرینش دانش ضـمنی جدیـد شخصی را نیز در پی دارد (کسب دانش پنهان جدید از دانش آشکار موجود).
گذراندن مراحل چهارگانه بالا، باید بهصورت پیاپی و حرکـت حلزونـی شـکل، ادامـه یابد، تا به این وسیله، هر مرحلهای، کاملکننده مرحلـه پـیش از خـود باشـد و ضـمن نهادینه شدن دانش در سازمان، باعث تولید و خلق دانشهای جدید نیز شود. لازم به یادآوری است که باید هریک از دو نوع دانش یادشده در سـازمان، مـدیریت شود و نیز نحوه تعامل، استفاده و تبدیل هر یک به دیگری، مـورد شناسـایی و اسـتفاده قرار گیرد. این دو دانش، هرکدام میتواند، منشأ ایجـاد دیگـری باشـد و در سـطوح فردی/ گروهی، سازمانی تسری و گسترش یابد.
نکته مهم دیگر آن است، که هنگامیکه افراد در این فرایندها شرکت میکنند، آمـوزش سازمانی نیز رخ میدهد، زیرا در این مشارکت، دانش افراد با دیگران؛ به اشتراک گذارده میشود، توضیح داده میشود، برای دیگران قابلدسترس میشود و همچنـین خلـق و تولید دانش جدید از طریق این فرایندها رخ میدهد. در جدول زیر مثالهایی در رابطـه با فرایندهای تبدیل شکلهای گوناگون دانش به یکدیگر آورده شده است.
تبدیل دانش بین شکلهای نهان و آشکار آن
البته باید توجه داشت که این فرایندها در انزوا رخ نمیدهند، بلکه در ترکیبات مختلـف و در موقعیتهای کاری مابین افرادی کـه بـا یکدیگر مـشغول بـه کارنـد، به وقـوع میپیوندد. مثلا خلق دانش، نتیجه تأثیر متقابل افراد و دانش آشـکار و پنهـان اسـت، بهواسطه تعامل فرد با دیگران، دانش نهان، برونیسازی شده به اشتراک گـذارده مـیشـود.
همچنین افراد در این فرایندها از راه مدیریت دانش، با به دست آوردن بیـنش و تجربـه سازمانی خود یا توسط کارکنان دیگر، دانش را خلق، منتشر و درونی میکنند. ازآنجاکه همه فرایندهای این مدل مهماند، بنابراین لازم است آنها را در مدیریت دانش بهصورت یکپارچه موردتوجه قرار داده و با اندیشیدن تدابیر و برنامهریزیهای لازم و نیز با عنایـت بـه موقعیـت سـازمان موردنظر، تـوازن بـین ایـن فراینـدها را برقـرار کرد.
استفاده از فناوری در چهارچوب مدل نوناکا و تاکوچی
در این بخش از نوشتار، با توجه به آشنایی کسبشده با مدل نوناکا تاکوچی، به طـرح موضـوعاتی مـرتبط بـا فنـاوری اطلاعـات در زمینـه دانـشهـای ضـمنی و آشـکار در چهارچوب مدل مذکور پرداخته میشود. تصویر زیر چند نمونه از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی را نشان میدهد که برای تسهیل در فرایند همگرایی دانشهـای یادشده در جدول زیر، کاربرد دارند.
مثالهایی از فناوری که میتواند انتقال و تبدیل دانش را تقویت یا پشتیبانی کند
در ادامه در مورد این فناوریها بهصورت اجمالی توضیحاتی ارائه خواهد شد:
استفاده از فناوری در فرایند دانش پنهان به پنهان: معمولیترین راهـی کـه دانـش پنهـان، شکلگرفته و به اشتراک گذاره میشود، از ملاقـاتهـای رودرو و تجـارب مـشترک و معمولا غیررسمی است. امروزه حجم و تعداد ملاقاتها و دیگر ارتباطاتی که بین افراد از طریـق ابزارهـای همزمان، (گروهافزار) صورت میگیرد، در حال گسترش است. این ابزارها، یا برای تکمیل ملاقاتهای عادی استفاده میشوند یا در برخی موارد برای جایگزینی آنها مورداستفاده قرار میگیرند.
گروهافزارها، محـیط و فـضایی مجـازی را بـه فـراهم مـیآورنــد کـه در درون آن، شرکتکنندگان مـیتواننـد، انـواع خاصـی از تجربیـات را بـه اشـتراک بگذارنـد. نـوع جدیدتری از گروهافزارها، ملاقاتهای همزمان، زمان واقعی برای به اشتراک گذاشـتن تجربه و دانش را پشتیبانی میکنند.
ملاقاتهای همزمان میتوانند، شامل کنفرانس ویدئویی و نوشتاری، ارتباط همزمان و گپ زدن و گپ نوشتاری باشند. در حال حاضر، ملاقاتهای همزمان، پیش از آنکه جانشین ملاقاتهـای رودرو باشـند، تکمیلکننده سامانههای همکاری جاری و کنفرانسهای تلفنی است. ازاینرو، به نظـر مــیرســد، ایــن ابــزار بــرای تبــادل دانــش آشــکار، مناســبتــر از دانــش پنهــان باشد.
یکی دیگر از ابزار تبادل این نوع دانش، استفاده از سامانههای مکان متخصـصان اسـت.
چنانچه هدف فرد پیدا کردن شخصی با علائق مـشترک نباشـد، بلکـه هـدف، دریافـت راهنمایی از یک متخصص باشد، در این صورت، سامانههای مکان متخصصان بهمنظور ارائه نام افرادی که در زمینه خاصی اطلاعـات دارنـد، مورداستفاده قـرار مـیگیرنـد؛ سادهترین شکل چنین سامانههایی، موتورهای جستجو برای یافتن افراد است. البته مفید واقعشدن این امر به تعداد، نوع، بهروز بـودن و ملاکهایی کـه بـرای پیـدا نمـودن متخصص در اینگونه موارد موجود است بستگی دارد.
استفاده از فناوری در فرایند دانش پنهان به آشکار: با توجه به تجربیـات «نوناکـا» تبـدیل دانش پنهان به آشکار (بیرونیسازی)، شامل ایجـاد قالـب فکـری مـشترک و بررسـی و موشکافی از راه مکالمه است. سامانههای همکاری و دیگر گروهافزارها، ایـن نـوع از تعاملات انسانی را تا حدی پشتیبانی میکنند.
دیگر ابزاری که میتواند به کمک فناوری اطلاعـات و ارتباطـات در ایـن زمینـه مورداستفاده قرار گیرند، عبارتاند از:
بانکهای اطلاعاتی، همزمان ابزار بالقوه دیگری برای جذب دانش پنهان هستند؛
گروههای خبری و دیگر محل اجتماعات، برخلاف مباحثات گروهی مرسـوم، معمـولا بر روی همه بازند و برخی از مشخصههای مشابه را در پرسشهایی که میتواند، طـرح و پاسخ داده شود، به اشتراک میگذارند؛
برخی از مشکلات تجربهشده در گروههای خبـری اینترنـت، همچـون حقهبازی، سوءاستفاده شخصی و ارسال پیامهای نامربوط درون سازمانهاست.
استفاده از فناوری در فرایند دانش آشکار به آشکار: فناوری زمینه تبدیل دانش آشکار بـه آشکار افراد، نقش واضحتـر و بیـشتری نـسبت بـه دیگـر مـوارد دارد. در ایـن راسـتا، بهکارگیری فناوری برای مدیریت و جستجوی مجموعههـای دانـش آشـکار، بهخوبی شکلگرفته است، هرچند هنوز موقعیت برای تقویت ایجاد دانش؛ یعنـی غنـیسـازی اطلاعات جمعآوریشده به هر شکل، مثل بازآرایی آن بـه شـکلی کـه مفیـدتر باشـد، وجود دارد. هنگامیکه دانش پنهان، ادراک و تفسیر شد، تبدیل آن به دانش آشکار و کـسب و تـسخیر آن در شـکلهـای دائمی همچـون گـزارش، پـست الکترونیکی یا صـفحه وب، موجـب در دسـترس قـرار گـرفتن آن در تمـامی سـازمان میشود. در حقیقت فناوری در تسخیر و کسب دانش، از طریق ایجاد اسناد الکترونیکی دخیل بوده و بهراحتی از طریق وب، پست الکترونیکی یا سامانه مدیریت اسـناد، قابـل اشتراک است. کسب دانش به ایـن شـکل، آن را در دسـترس مخاطبـان بیـشتری قـرار میدهد.ازاینرو، گسترش و تسخیر آن، به هدف بسیاری از طرحهای مـدیریت دانـش تبدیلشده است.
پیامد توسعه تسخیر دانش، آن است که میتوان به کمک فناوری، انگیزه افراد را تقویت کرد. (ممکن است، افراد انگیزه استفاده از ابزار موجود بـرای تـسخیر دانـش را نداشـته باشند). دراینباره، فناوری با کاهش موانع و ایجاد اسناد الکترونیکی و در اختیار قـرار دادن ابزار مناسب جستجو، انگیزهها را تقویت میکند. همچنـین بـا بهکارگیری علـم ردهبندی و طبقهبندی اسناد، میتوان دامنهای از دانـش را بهصورت نقـشه دانـش یـا ردهبندی، رمزگذاری کرده در اختیار کاربران قرارداد. این امر کمک بزرگـی اسـت کـه فناوری اطلاعات به مدیریت دانش میکند.
استفاده از فناوری فرایند دانش آشکار به پنهان: فناوری اطلاعـات بـه کـاربران در ایجـاد دانش پنهان جدید نیز کمک میکند. ازآنجاکه جذب دانش پنهان، پیشنیاز لازم بـرای فعالیت سازنده است، سامانه مدیریت دانش، باید علاوه بر بازخوانی اطلاعات، اسـتفاده و فهم آن را نیز آسان کند. بهعنوانمثال، سامانه ممکن است از طریق تحلیـل اسـناد و طبقهبندی، فرادادههایی را ایجاد کند تا پشتیبان کاوش و پیمایش سریع اطلاعات موجود باشد. احتمالا روند آینده به این صورت است که زیرساختارهای اطلاعـات ایـنگونـه فناوری را بهمنظور تسهیل حالتهای گوناگون استفاده از اطلاعات همچون؛ جـستجو، کاوش، یافتن وابستگیها، بیشتر اعمال کرده، سـپس اطلاعـات را از راه سـاده کـردن و ایجاد دانش، ارزشمندتر نمایند.
0 نظر