با بهبود دانش، بهتر میدانیم که چهکاری را چگونه انجام دهیم. به عقیده Wiig هدف اصلی مدیریت دانش تسهیل خلق، ذخیره، تسهیم و استفاده از دانش باکیفیت بهمنظور خلق سازمانی است که بهطور هوشمندانه عمل کند.
به نظر Wiig؛ سه شرط دستیابی به موفقیت در کسبوکار عبارتاند از:
- داشتن کسبوکار (محصولات/ خدمات) و مشتریان،
- منابع (منابع انسانی، سرمایه، تجهیزات)،
- توانایی عمل.
شرط سوم بر چرخه مدیریت دانش تأکید دارد. دانش نیروی اصلی در ایجاد توانایی عمل بهطور هوشمندانه است. با بهبود دانش، بهتر میدانیم که چهکاری را چگونه انجام دهیم. به عقیده Wiig هدف اصلی مدیریت دانش تسهیل خلق، ذخیره، تسهیم و استفاده از دانش باکیفیت بهمنظور خلق سازمانی است که بهطور هوشمندانه عمل کند. انجام کار هوشمندانه بدین معنی است که باید به وظایف خود با تخصص بیشتر نگاه کنیم. یعنی به همان اندازه که باید دانش باکیفیت بالا را به دست آوریم، باید آن را به روشهای مختلفی نیز بهکارگیریم. کار هوشمندانه عبارت از بهکارگیری بهترین دانش در دسترس است. چرخه مدیریت دانش Wiig شیوه خلق و بهکارگیری دانش توسط افراد یا سازمانها را مشخص میکند و چهار گام اصلی آن، همانطور که در تصویر نشان دادهشده است، عبارتند از:
1. خلق دانش،
٢. حفظ دانش،
٣. تسهیم دانش،
٤. کاربـرد دانش.
این چرخه دامنهای از یادگیری از همه نوع منابع را در برمیگیرد: تجربه شخصی، آموزش شغلی یا آموزش رسمی، همردیفان، و آگاهی از همه منابع. بدین ترتیب، میتوانیم دانش را یا در درون ذهن خود یا به شکل ملموس از قبیل کتب یا پایگاههای داده حفظ کنیم. همچنین، دانش میتواند به روشهای مختلفی با توجه به شرایط و هدف موردنظر تسهیم و بهکاربرده شود. خلق دانش به فعالیتهایی اشاره دارد که دامنه آن از تحقیق بازار تا گروههای نمونه، پیمایشها، هوشمندی رقابتی، کاربردهای دادهکاوی است. خلق دانش پنج فعالیت را در برمیگیرد:
- کسب دانش
- تجزیهوتحلیل دانش
- تجدید ساختار/ ترکیب دانش
- رمزگذاری و مدلسازی دانش
- سازماندهی دانش
+ خلق دانش میتواند از طریق پروژههای تحقیق و توسعه، نوآوریهای افراد بهمنظور بهبود روشهای کار، آزمایشها، مباحثه منطقی درباره دانش موجود، و استخدام افراد جدید اتفاق افتد. همچنین دانش ممکن است از طریق واردات دانش (برای مثال، دانش تخصصی حاصل از کارشناسان و دستورالعملهای کاری، درگیری در فعالیتهای تجاری مشترک برای کسب فناوری، یا انتقال افراد بین واحدها)، و سرانجام از طریق مشاهده دنیای واقعی (برای مثال، انجام بازدید از محل، مشاهده فرایند پس از شروع تغییر) خلق شود.
+ تجزیهوتحلیل دانش متشکل است از:
- استخراج دانش حاصل از مطالب کسبشده (مثل تجزیهوتحلیل رونوشتها و تشخیص موضوعات، گوش کردن به یک توضیح، و انتخاب مفاهیم برای بررسی بیشتر)
- خلاصه کردن مطالب استخراجشده (مثل مدلسازی یا نظریهپردازی)
- تشخیص الگوهای استخراجشده (مثل تحلیل روند)
- توضیح روابط بین اجزای دانش (مثل مقایسه و تحلیل روابط)
- تأیید اینکه مطالب استخراجشده با معانی منابع اصلی تطابق دارد (مثل اطمینان از اینکه معانی از طریق خلاصه کردن، تنظیم کردن و غیره مخدوش نشده باشد)
+ ترکیب یا ساختاردهی مجدد دانش شامل تعمیم مواد تحلیلشده بهمنظور دستیابی به اصول وسیعتر، تدوین فرضیات براي توضیح مشاهدات، ایجاد سازگاری بین دانش جدید و موجود، و بهروزآوری مخزن دانش با ورود دانش جدید میشود.
+ کدگذاری و مدلسازی دانش شامل چگونگی نمایش دادن دانش موجود در ذهن ما (براي مثال، مدلهای ذهنی) چگونگی تلفیق دانش در درون یک مدل منسجم، چگونگی مستندسازي دانش در کتب و راهنماها، و چگونگی رمزگذاري آن بهمنظور انتقال آن به مخزن دانش است.
+ سرانجام، دانش براي کاربردهاي خاص و طبق یک چارچوب سازمانی معین (از قبیل استانداردها و حوزهها) سازماندهی میشود. براي مثال، خدمات میز کمک یا فهرست سؤالات متواتر روی اینترانت شرکت. این سازماندهی با استفاده از فنون تشخیص موجودي دانش و طبقهبندی آن انجام میشود. براي مثال، فهرست واژگان کلیدي یا حوزهها، مشخصات موضوع دانش، و راهنماي ترجمه.
حفظ دانش شامل به خاطر سپردن، انباشت و گنجانیدن دانش در مخازن و آرشیو کردن آن میشود. به خاطر سپردن دانش بدین معنی است که فرد دانش (دانشی که یک فرد خاص درک و فهم نموده) را ذخیره کرده یا به خاطر سپرده است. انباشت دانش در یک مخزن بدین معنی است که یک پایگاه دانش مبتنی بر رایانه ایجاد و همچنین دانش رمزگذاري شده است و امکان ذخیره شدن در حافظه سازمانی را دارد. جاي دادن دانش عبارت از تضمین اینکه دانش بخشی از رویههاي کسبوکار است (براي مثال، اضافه کردن به راهنماي رویهها یا دورههاي آموزشی). سرانجام، آرشیو کردن دانش عبارت است از خلق یک کتابخانه علمی و منسوخ کردن دانش کهنهشده یا نامرتبط از مخزن فعال دانش بهطور نظاممند. نمونههایی از دانش شرکتها عبارتاند از: دارایی فکري، حق انحصاری اختراعات، دانش مستند شده بهصورت گزارشهاي تحقیقی، مقالات فنی، یا دانش پنهآنکه در اذهان افراد موجود است، اما ممکن است استخراج و وارد پایگاه یا مخزن دانش شود (مثل نکات راهنما، ترفندهاي تجاري، مطالعات موردي، مطالب نمایشی ارائهشده توسط کارشناسان، نظامهاي پشتیبانی کاری). بدین طریق، داراییهاي دانشی ارزشمند سازمان در مخازن یا در ذهن افراد مستند و بدین ترتیب براي مراجعه و استفاده در آینده قابلدسترس میشوند.
به اشتراک گذاشتن دانش شامل هماهنگی، تجمیع، و دسترسی و بازیابی دانش میشود.
هماهنگی دانشمعمولا مستلزم تشکیل تیمهای همکاري براي ایجاد شبکه ارتباطی بهمنظور دانستن این نکته است که «چه کسی چه میداند» بهمحض اینکه منابع دانش شناسایی شدند، بهصورت سوابق قابل مراجعه براي یک کتابخانه یا مخزن بهمنظور تسهیل دسترسی و بازیابی بعدي تبدیل میشوند. گروههاي نمونه اغلب بهمنظور رسیدن به اجماع دراینباره تشکیل میشوند. سپس دسترسی بازیابی باید قادر به مشاوره به افراد با دانش درباره مسائل دشوار، کسب نظر از کارشناس مربوطه، یا بحث درباره یک مسئله دشوار با یک همکار همردیف باشد.
بهعلاوه دانش میتواند بهطور مستقیم از مخزن دانش قابلدسترسی و بازیابی باشد (براي مثال، استفاده از سیستم پایگاه دانش بهمنظور دریافت مشورت درباره چگونگی انجام کار یا خواندن یک دانش مستند شده بهمنظور اتخاذ یک تصمیم.)
سازمانها میتوانند دانش را به روشهاي مختلفی به اشتراکگذارند. کارکنانی که دانش موردنیاز درباره حل یک مسئله خاص را ندارند، میتوانند با افراد دیگر سازمآنکه تجربه مشابهی دراینباره دارند از طریق کسب اطلاعات از مخزن دانش سازمانی یا از طریق پیدا کردن کارشناس مرتبط در میان شبکه تخصصی معینشده در سازمان و تماس مستقیم با آن فرد ارتباط برقرار کنند. سپس این کارکنان میتوانند همه این اطلاعات را سازماندهی کرده، از کارکنان دانشی مجربتر بخواهند که روایی محتواي تهیهشده را تأیید کنند.
ﻭ سرانجام، روشهاي کاربرد دانش به شرح زیر است:
- استفاده از دانش مستند شده براي انجام یک فعالیت جاري، براي مثال، تولید محصولات استاندارد، ارائه خدمات استاندارد، استفاده از شبکه کارشناسی بهمنظور دانستن اینکه چه کسی در یک حوزه مشخص داراي دانش است.
- استفاده از دانش عمومی براي تحلیل وضعیتهاي استثنایی موجود، براي مثال تعیین اینکه مسئله و پیامدهاي بالقوه آن چیست.
- استفاده از دانش براي توصیف و قلمرو مسئله، براي مثال، تشخیص مسئله و نشان دادن اینکه چگونه آن را مدیریت کنیم.
- انتخاب دانش مربوط به کنترل وضعیت، براي مثال، شناسایی فردي که باید با او مشورت کنید یا میخواهید مسأله را در میان بگذارید.
- مشاهده و تشریح وضعیت با استفاده از دانش خاص، براي مثال، مقایسه با الگوهاي شناختهشده، تهیه سابقه، و جمعآوری و سازماندهی اطلاعات موردنیاز بهمنظور انجام کار.
- تجزیهوتحلیل وضعیت با استفاده از دانش، براي مثال، قضاوت درباره اینکه این تجزیهوتحلیل بهطور درونسازمانی یا با کمک بیرونی انجام شود.
- ترکیب راهکارهای مختلف با استفاده از دانش، براي مثال، شناسایی دیدگاهها و تعیین رویکردهاي ممکن.
- ارزشیابی راهکارهای مختلف با استفاده از دانش، براي مثال، تعیین مخاطرات و مزایاي هر یک از رویکردهاي ممکن.
- استفاده از دانش بهمنظور تصمیمگیری درباره کارهایی که باید انجام شوند. براي مثال، رتبهبندی راهکارها، انتخاب راهکار مناسب، و انجام یک ارزیابی واقعگرایانه.
- اجراي راهکارهای منتخب، براي مثال، انجام کار و تفویض اختیار به تیم براي پیشبرد امور.
تصویر زیر، فعالیتهاي کلیدی در چرخه مدیریت دانش Wiig را خلاصه میکند. یک مزیت عمده رویکرد Wiig به چرخه مدیریت دانش شرح واضح و کامل در این خصوص است که چگونه حافظه سازمانی بهمنظور ایجاد ارزش برای افراد، گروهها و سازمان استفاده شود.
خلاصه فعالیتهای کلیدی چرخه مدیریت دانش
0 نظر