طبق این مدل بکارگیری ترکیبی از فعالیتها در ۹ طبقه منجر به یادگیری و تبلور سازمانی میشود. یادگیری بیان کننده تغییرات در وضعیت منابع دانش بوده و تبلور، بیان کننده ظهور و جلوه گری دانش سازمانی در دنیای واقعی است.
مدیریت دانش در سازمان، به شکل الگویی از مراحل مختلف نشان داده میشود. هر یک از مراحل مدیریت دانش با شناخت یک نیاز (یا فرصت) دانش آغازشده و وقتیکه این نیاز برطرف شد پایان مییابد. مراحل مدیریت دانش میتوانند مستقل یا وابسته باشند. هریک از این مراحل مدیریت دانش میتواند مراحل دیگر را تحت تأثیر قرار دهد. در هر یک از مراحل مدیریت دانش، برخی زیرمجموعههای پردازشگران مدیریت دانش سازمان میتوانند فعالیتهای مختلفی را بپذیرند که بر مبنای منابع مرتبط عمل میکنند تا نیاز دانش را برطرف کرده یا فرصت دانشی بهدستآمده را حفظ کنند. این پردازشگران دانش ممکن است انسان، اجتماع، کامپیوتر، و یا ترکیبی از این عناصر باشد. این الگوها نشان میدهد که در هر مرحله از مدیریت دانش چه اتفاقی میافتد. هر یک از این مراحل میتوانند در تعامل متقابل به یک تنظیم هماهنگ برسند. این تنظیم هماهنگ فعالیتهای فرعی که بر فعالیتهای اصلی مدیریت دانش تأثیر میگذارند را حذف میکند.
مدل زنجیره دانش، از یک هستیشناسی مدیریت دانش بهوسیله ۳۰ فعال مدیریت دانش به وجود آمده است. این هستیشناسی، پنج طبقه فعالیتهای اولیه را تعریف میکند:
کسب دانش، انتخاب، تولید، جذب و درونی سازی، و انتشار. این فعالیتهای اولیه، دانش را در یک مرحله و چهار طبقه از فعالیتهای ثانویه که مراحل مدیریت دانش را هماهنگ میکنند به وجود میآورند: اندازهگیری، کنترل، هماهنگی، و رهبری) (۲۰۰۵ .(Holsapple & Jones, تصویر زیر، این مدل را نشان میدهد.
بر طبق این مدل، بهکارگیری ترکیبی از فعالیتها در ۹ طبقه، منجر به یادگیری و تبلور سازمانی میشود. یادگیری بیانکننده تغییرات در وضعیت منابع دانش بوده و تبلور، بیانکننده ظهور و جلوهگری دانش سازمانی در دنیای واقعی است (مانند محصولات، خدمات، فعالیتها).
شیوههایی که فعالیتهای مدیریت دانش بکار گرفته میشوند، میتواند بر موقعیت رقابتی سازمان تأثیر گذارد. بهبیاندیگر، بهرهوری، چالاکی، نوآوری، و اعتبار، چهار جنبه رقابتی هستند که هرکدام از آنها میتوانند سازمان را بهنوعی از طریق انجام هریک از ۹ فعالیت بیانشده، منتفع سازند.
همانگونه که در تصویر دیده میشود، مدل زنجیره دانش، نشان میدهد که منابع و محیط پیرامون سازمان میتواند بر یادگیری و تبلور سازمان و درنهایت بر توان رقابتی سازمان تأثیر بگذارند.
مدل زنجیره دانش Holsapple & Singh
- کسب دانش. منظور از کسب دانش در این مدل، فعالیت یک پردازشگر در به دست آوردن دانش از منابع خارجی و متناسبسازی آن برای استفاده زیرمجموعههای دیگر است.
- انتخاب دانش. انتخاب دانش به معنی انتخاب دانش موردنیاز از منابع داخلی و متناسبسازی آن برای استفاده زیرمجموعههاست.
- تولید دانش. تولید دانش، به معنی به وجود آوردن دانش از دانش موجود است. تولید دانش میتواند از طریق کشف (خلاقیت یا بینش) یا از طریق استخراج (رویهها، منطق) صورت گیرد.
- جذب دانش. جذب دانش، به فعالیتهایی برمیگردد که وضعیت منابع دانشی سازمان را از طریق ذخیرهسازی و توزیع داخلی دانش کسبشده، انتخابشده، یا تولیدشده تغییر میدهند.
- انتشار دانش. انتشار دانش به معنی واردکردن دانش در خروجیهای سازمان برای ورود به محیط است. این خروجیها صرفا خروجیهای سنتی یعنی کالا و خدمات نیستند، بلکه شامل خود دانش نیز میشود.
- اندازهگیری دانش. اندازهگیری دانش، یک فعالیت ثانویه یا یک فعالیت هماهنگ تنظیمشده است که به ارزیابی ارزشهای منابع دانش و پردازشگران و چگونگی صفآرایی فرایندها در مراحل مختلف مدیریت دانش سازمان میپردازد.
- کنترل دانش. کنترل دانش به فعالیتهایی برمیگردد که از وجود منابع لازم دانش ازنظر کیفی و کمی اطمینان حاصل میکند. اصولا دو نوع از فعالیتهای کنترل دانش وجود دارد: بیمه کیفیت، و حمایت.
- هماهنگی دانش. هماهنگی دانش به مدیریت وابستگیهای بین فعالیتهای مدیریت دانش گفته میشود که به دنبال حصول اطمینان از این امر است که فرایندها و منابع مناسب دانش بهاندازه کافی و در زمان مناسب موجود باشند.
- رهبری دانش. منظور از رهبری دانش، بوجودآوردن شرایطی است که ایجاد مدیریت دانش را تسهیل و تسریع کند. انواع فعالیتهایی که درگیر در رهبری دانش هستند، وضعیت کسبوکار را برای ابتکار عملهای مدیریت دانش تجزیهوتحلیل میکنند، مدیریت دانش را برای استراتژیهای سازمان همراستا کرده، خطور راهنمایی برای مدیریت دانش به وجود آورده، یک فرهنگ منسجم و خلاق مدیریت دانش خلق کرده، فعالیتهای مدیریت دانش را تفویض کرده، و دانش را تسهیم میکنند.
.
0 نظر