Draker، بر اساس مطالعه و مقایسه رویکردهای قبلی، رویکردی تلفیقی به چرخه مدیریت دانش را پیشنهاد میدهد که سه مرحله دارد. ۱.کسب، یا خلق دانش، 2.تسهیم و توزیع دانش، 3.درک و کاربرد دانش.
سازمانهای ایرانی به منظور ارتقای سطح بهرهوری از طریق بهبود مستمر در عملکرد فرآیندها و ایجاد سازمانی یادگیرنده با کارکنانی متعهد و متخصص از طریق آموزشهای مستمر و مؤثر کلیهی کارکنان، ناگزیر به استقرار سیستم مدیریت دانش هستند. در همین راستا، گروه تولید محتوا سیکا، بر اساس تجارب موجود و بهرهگیری از منابع اطلاعاتی مرتبط، اقدام به تدوین شرح خدمات پیادهسازی جامع مدیریت دانش در ۳ سطح کرده است.
Birkinshaw و Sheehan، ضمن مطالعه پنج ساله خود درباره اقدامات شرکتهای بزرگ در زمینه مدیریت دانش، مدلی برای توصیف حیات یک فکر یا اندیشه در محیطهای تجاری طراحی کردهاند.
Bokowitz و Williams شرح میدهند که چارچوب فرایند مدیریت دانش بهطورکلی شامل ایجاد، حفظ و بهکارگیری دانشی است که برای سازمان ارزشافزوده ایجاد میکند.
چرخه حیات دانش McEvily (۱۹۹۹) شامل فرایندهای تولید و یکپارچگی دانش همراه با مجموعهای از حلقههای بازخورد به حافظه سازمانی، باورها، بیانیهها، و محیط پردازش کسب و کار میشود.
چرخه مدیریت دانش Meyer و Zack حاصل کار روی طراحی و توسعه محصولات اطلاعاتی است.
با بهبود دانش، بهتر میدانیم که چهکاری را چگونه انجام دهیم. به عقیده Wiig هدف اصلی مدیریت دانش تسهیل خلق، ذخیره، تسهیم و استفاده از دانش باکیفیت بهمنظور خلق سازمانی است که بهطور هوشمندانه عمل کند.
نیت از این استاندارد برای مدیریت دانش، حمایت از سازمانها برای توسعه سامانه مدیریتی که بهطور مؤثر ایجاد ارزش از دانش را قادر میسازد، میباشد.
تجربه را می توان به منزله دانش، دانست که از تمرین و ممارست در یک فعالیت یا انجام کاری در یک دوره زمانی نسبتا طولانی، حاصل می شود و به تعبیری دیگر تجربه را می توان به عنوان دانشی قلمداد کرد که فرد در طول زمان و با درگیر شدن در حل مسائل می آموزد.
SiYuan ۱.۴.۸ x۸۶_x۶۴ ابزاری جدید، رایگان و کاربردی به عنوان دستیار مدیریت دانش شخصی است که با استفاده از آن، کاربر میتواند هرگونه ایده، افکار و... را در قالب نوشتار، نمودار و انواع دیگر دادهها در محیط این برنامه ثبت، مدیریت و نگهداری کند.
نرمافزار مدیریت دانش ابزاری است که به کمک آن همه اطلاعات سازمان بهصورت یکپارچه و با کمترین اختلال در یک پایگاه دانش متمرکز قرار میگیرد.
شورای عالی اداری در یکصد و هشتاد و ششمین جلسه، بنا به پیشنهاد سازمان اداری و استخدامی کشور، در اجرای بند ۱۶ سیاستهای کلی نظام اداری ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری مبنی بر دانشبنیان کردن نظام اداری از طریق به کارگیری اصول مدیریت دانش و یکپارچه سازی اطلاعات؛ دستورالعمل مدیریت دانش در دستگاههای اجرایی، را تصویب نمود.
در اجرای بند ۳ ماده یک دستورالعمل مدیریت دانش در دستگاههای اجرایی (موضوع مصوبه شماره ۳۸۶۰۵۶ تاریخ ۲۷.۱۰.۱۳۹۹ شورای عالی اداری) و در راستای ایجاد هماهنگی، همراستایی و وحدت رویه در اجرای مدیریت دانش، نظامنامه مدیریت دانش دستگاههای اجرایی، تدوین و ابلاغ شده است.
به استناد بند ۱۶ سیاستهای کلی نظام اداری ابلاغی مقام معظم رهبری مبنی بر دانشبنیان کردن نظام اداری از طریق بهکارگیری اصول مدیریت دانش و یکپارچهسازی اطلاعات، نظامنامه مدیریت دانش در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دانشگاهها_ دانشکدههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی و مؤسسات وابسته به شرح پیوست، تهیه شدهاست.
اقتصاد امروز جهان بر پایه اطلاعات و دانشبنیان نهاده شده است. پیشرفتهای فناوری اطلاعات مانند تکنولوژی کامپیوتر و ارتباطات راه دور به وقوع انقلابی در عرصه اقتصاد انجامیده که نوع فعالیتها و روند تجارت را بهگونهای دستخوش تغییر کرده است که تا پیش از این قابلتصور نبود.
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در گزارشی در سال ۲۰۰۳ میلادی، اهمیت و ضرورت مدیریت دانش در سازمانهای دولتی را مورد بررسی قرار داده است. از نظر این سازمان، سازمانهای دولتی بنا به دلایل ذکر شده در مطلب، باید به سمت مدیریت دانش حرکت کنند.
موانع عمده بر سر راه مدیریت دانش را میتوان به پنج دسته اصلی تحت عنوان عوامل انسانی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی، عوامل سیاسی و عوامل فنی و فنّاورانه تقسیم نمود.
یکی از روشهای کمّی برای سنجش میزان ارزش اطلاعات رد و بدل شده بین افراد و پتانسیل (کارایی) انسان، بر مبنای فرمول ارائه شده توسط شانون و همکار وی ارائه شده است.
Liebowitz و Wright لیستی از عوامل مؤثر بر رشد سرمایه انسانی را مشخص کرده و آنها را در فرمولی به منظور اندازهگیری دانش، مورد استفاده قرار دادند.
مصاحبه ساختاریافته، ابزار دیگری در اندازهگیری دانش است، که به شکل فرمهایی، طراحی و استفاده میشود.
برخی از نظریات sveiby که یکی از پیشگامان مدیریت دانش است و بر روی توسعه داراییهای ناملموس، فعالیتهای بسیاری انجام داده، در مطالب دیگر معرفی شد. حال در این مطلب، یکی دیگر از روشهای اندازهگیری دانش را که توسط وی ارائه شده، مطرح میکنیم.
مدل بالندگی مدیریت دانش، روشی است که در آن از شاخصهای دیگری برای اندازهگیری و نمایش مدیریت دانش در سازمان استفادهشده است و بر مدیریت دانش در سازمان تاکید دارد.
George Harmon، روش کمّی را برای اندازهگیری ارزش اطلاعات در سازمان که در رابطه با دانش نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
در سال ۱۹۹۲، کارت امتیازی متوازن بهوسیله پروفسور روبرت کاپلان بهعنوان ابزار سنجش عملکرد سازمان ابداع شد و در سال ۱۹۹۶، توسط وی و همکارش نورتون توسعه یافت و تاکنون در بسیاری از سازمانهای بزرگ مورداستفاده قرار گرفته است.
اندازهگیری صرف، کار بیهودهای است، چراکه این کار باید هدفمند، جهتدار و نیز دقیق و معتبر باشد. ازاینرو، لازم است برای اندازهگیری دانش، نخست اهداف را کاملاً مشخص کرد؛ اهدافی که ضرورتاً تک منظوره نیستند و میتوانند چندمنظوره باشند، ولی باید بتوان آنها را از هم تفکیک کرد.
در این مدل، پنج گام تا رسیدن سازمان به مرحله بلوغ در مدیریت دانش مطرح میشود، به این شکل که هر سازمان، باید با توجه به وضعیت خود، جایگاه فعلیاش را مشخص نموده، سپس با انجام اقدامات مناسب، مراحل بعدی را تا رسیدن به مرحله پایانی بهخوبی بگذراند.
Lopez و همکارانش در مرکز بهرهوری و کیفیت آمریکا با انتشار مقالهای، مراحل گوناگون پیادهسازی مدیریت دانش و اندازهگیری آن را برای ارزیابی پیشرفت آن بررسی کردهاند.
این روش از سوی Kim و همکارش Lee در سطح کلان ارائهشده است که بر مبنای مدل چرخه عمر و با توجه به شرایط سازمان، مراحل پیادهسازی مدیریت دانش را مورد بررسی قرار میدهد.
در این مطلب، مواردی که برای ساخت برنامه مدیریت دانش لازم است، معرفی میشوند. لزوم انجام همه این فعالیتها برای اجرای مدیریت دانش، لازم نیست، بلکه باید مواردی از آنها که با شرایط سازمان مورد بررسی، تناسب بیشتری دارد را در دستور کار قرار داد.
مدل پایههای ساختمان دانش توسط پروبست، روب و رمهاردت (٢٠٠٢) به نام مدل پایههای (سنگ بنـای) ساختمان مدیریت دانش، نامگذاری شده است. همانگونه که پیشتر گفته شد، بـا توجـه به جنبه کاربردیتر این مدل، آن را به عنوان مدل نسبتا کاملی (کـه نکـات مثبـت همـه مدلها را تقریبا در بر میگیرد) مورد توجه بیشتر قرار میگیرد.
محققان مدیریت ژاپنی؛ نوناکا و تاکوچی تأثیر بسیاری بر مباحـث مـدیریت دانـش داشتهاند. مفهوم دانش پنهان و دانش آشکار توسط نوناکا برای طرحریـزی نظریـه یادگیری سازمانی طبقهبندی شده است. در این تقسیمبندی، با توجه بـه همگرایـی بـین شکلهای پنهان و آشکار دانش، آنان مدلی را پایهگذاری کردهاند کـه بـه نـام خودشـان معروف شده است.
اجزای فرایند مدیریت دانش ارایه شده از سوی Bacovitz و Wiliamz، شامل هفـت عامل؛ یافتن، بکارگیری، تسهیم، ارزیابی، ایجاد، نگهداری و حذف است که بایـد برای ایجاد سرمایه برپایه دانش به صورت یکپارچه مدیریت شوند.
این مدل بر مبنای هفت واژه که حرف اول آنها C است، بنا شده و از اینرو، مدل هفت سی نام گرفته است.
Backman (١٩٩٩) هشت مرحله شناسایی كردن، تسخیر كردن، انتخاب كردن، ذخیره كردن، پخش كردن، به كار بردن، ایجاد كردن و تجارت كردن را برای فرایند مدیریت دانش پیشنهاد داده است.
McEvily، فرایند ایجاد دانش را به دو فرایند بزرگ یعنی، تولید دانش و پیوسته كردن دانش تقسیم می كند.
مدل هیسیگ مدیریت دانش از چهار فرایند تولید، ذخیره، انتشار و به کار بردن، تشكیل شده است.
تولید دانش یک فرایند حلزونی متعامل بین دانش ضمنی و تصریحی است. تعاملات این دو نوع دانش منجر به تولید دانش جدید می شود. ترکیب این دو گروه درک چهار الگوی تبدیل دانش را ممکن می سازد.
بهترین راه برای تفکر درمورد ساختار دانش، درک سیکل زندگی آن است، فرایندهایی که توسط آن دانش ایجاد شده، توزیع گشته و بکار گرفته شود. اگرچه اندیشمندان مختلف مراحل متعدد و مختلفی را در این باره بیان کرده اند، اما در اینجا سیکل سه مرحلهای دانش، ارائه میشود.
یک سیستم مدیریت دانش باید فعالیتهای مدیریت دانش شامل خلق، ذخیره سازی و بازیابی انتقال و بکارگیری دانش را انجام دهد. مدل چند عاملی توسعه سیستمهای مدیریت دانش نشان میدهد که کدام یک از فعالیتهای مدیریت دانش باید پشتیبانی بشوند. سه مرحله اول در بیشتر مدلهای پیشنهادی چرخه مدیریت دانش ارائه شدهاند. اما در این مدل انتقال و تکامل نیز اضافه شده است.
فرایندهای یادگیری اثر بخش که توأم با خلق، سازماندهی، تبادل دانش (اعم از ضمنی و آشکار که با استفاده مناسب از تکنولوژی و محیط فرهنگی محقق است)، و به کار بستن آن میباشد که سبب ارتقای سرمایه عقلانی سازمانی و بهبود عملکرد آن میشود.
طبق این مدل بکارگیری ترکیبی از فعالیتها در ۹ طبقه منجر به یادگیری و تبلور سازمانی میشود. یادگیری بیان کننده تغییرات در وضعیت منابع دانش بوده و تبلور، بیان کننده ظهور و جلوه گری دانش سازمانی در دنیای واقعی است.
این مدل بر عوامل مختلفی در مدیریت دانش تأکید دارد که منطبق است. این مدل مبتنی است بر چهار عنصر اصلی نفوذ دانش، مبانی دانش، کاربردهای دانش ارتقا و بازنگری دانش.
این مدل که به بیان چگونگی مدیریت دانش بنیادی سازمان می پردازد، این فرایند را در سه مرحله اصلی توضیح میدهد. مرحله اول این مدل شناسایی و آشکارسازی حوزه دانش در سازمان است. در مرحله دوم پارامترهای دانش مشخص شده و در مرحله سوم ساختار دانش بنیادی سازمان ارائه میشود.
مدل میلتون بر اساس دو نگرش نسبت به مدیریت دانش شکل گرفته است، برقراری ارتباط و جمع کردن. این دو نگرش، مکمل هم بوده و ارزش آنها در بکارگیری متعادل و موازی آنها با یکدیگر است.
مدل کلی ساختار نظامهای مدیریت دانش، نمای گستردهای از نظامهای مدیریت دانش ارائه و نشان دهنده وابستگی بالای اینگونه نظامها بر تعاملات بین افراد است.
در راستای شناسایی و بررسی چگونگی مدیریت دانش، اندیشمندان مختلف به ارائه و بررسی مدلهای مختلفی در عرصه مدیریت دانش پرداختهاند. برخی از این مدلها، به طور متمرکز فعالیتهای مدیریت دانش مانند خلق یا انتقال دانش را مورد مطالعه قرار میدهند و برخی دیگر چرخه مدیریت دانش را به طور کلی مورد توجه قرار داده و فعالیتهای مختلف مرتبط با دانش در آن گنجانیده شده است. با این حال تاکنون مدل مدیریت دانشی که مورد توافق همگان باشد موجود نیست.
از آنجا که در دنیای امروز مفاهیم مدیریتی در حال تغییر و تکامل مستمر هستند، به نظر میرسد در مواردی انجام مقایسه پیرامون این مفاهیم متفاوت به منظور روشن ساختن هر چه بیشتر ذهن، مدیران خالی از فایده نباشد. لذا در این محتوا تفاوتها و شباهتهای مدیریت دانش و TQM مطرح شده است.
هر سازمانی چه تجاری و چه غیر تجاری دارای اهدافی است که در تلاش برای کسب آنها میباشد. مهم نیست که اهداف مورد نظر سازمان چه میباشد، بلکه مهم این است که فعالیت اصلی هر سازمانی در تلاش برای بدست آوردن این اهداف از طریق فرایندهای کاری است.
به زبان ساده و بطور خلاصه میتوان گفت استاندارد بدنه دانش مدیریت پروژه تشریح می نماید که مدیریت پروژه از ۵ گروه فرایندی و ۱۰ حوزه دانشی تشکیل یافته است و این دو در تعامل با یکدیگر، ۴۹ فرایند مدیریت پروژه را پوشش میدهند.
در این محتوا مدل شبکهای، مدل شناختی، مدل انجمنی_ ارتباطی، مدل فلسفی و انواع روش های مدیریت دانش معرفی می شوند.